مصطفی
سه شنبه 9 اسفند 1390برچسب:صدقه,

کارگر خسته و درمانده بود، در راه به صندوق صدقه ای رسید، سکه از جلیقه کهنه اش درآورد تا صدقه دهد
ناگهان...!
نگاهش به جمله ای روی صندوق صدقه افتاد!!!
منصرف شد و به راه خود ادامه داد...
.
.
.
(صدقه عمر را زیاد میکند)

ادامه →